ازدواج آسان در پرتو اخلاق اسلامي


پديد آورنده : ميرستار مهدي زاده ، صفحه 71

اخلاق اسلامي يكي از حوزه هاي سه گانه دين است كه بسياري از معارف اسلامي را شامل مي شود و رفتار انسان را با معيارهاي الهي ميزان مي سازد و انسان را در تمام كارها و صفات به سوي الهي شدن رهنمون مي شود.

اگر دامنه اخلاق اسلامي به ازدواج كشيده شود، بسياري از مشكلات به بركت خُلق ملكوتي برطرف مي گردد و با ازدواج اسلامي به جاي مشكل، بركت پيدا مي شود و مبارك ترين اتفاق زندگي پديد مي آيد.

ازدواج در دوران كنوني

آنچه در اين عصر شاهد آن هستيم، اين است كه آثار سستي باورها، به بهانه هاي مختلف و در جلوه هاي گوناگون خود را نشان مي دهد. برخي تحصيل را مقدمه شغل و شغل را مقدمه روزي مي دانند و بهترين مقطع زندگي (جواني) را فداي مقدمات روزي مي سازند و پس از خزان جواني، تصميم به ازدواج آسان مي گيرند!

تأخير در ازدواج، از سستي اعتقاد به وعده هاي الهي ريشه مي گيرد كه لازم است از منظر اسلام بررسي شود.

وعده هاي الهي درباره ازدواج

خداوند در دو آيه قرآن درباره ياري و رزق، به ويژه براي مسئله ازدواج وعده داده است:

فَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذينَ لا يَجِدوُنَ نِكاحا حَتّي يغنيهم الله من فضله.

آنها كه ازدواج را نمي يابند، (و نه اين كه خود نمي خواهند) عفت پيش گيرند تا خدا آنان را از فضل خود بي نياز كند. (نور: 33)

بنا بر نظر مفسران، مراد از تحقق نيافتن نكاح در آيه آمده، نداشتن تمكن و توان مالي براي تهيه جهيزيه و نفقه است كه خداوند به زيبايي، مؤمنان را وعده فرموده است از فقر نترسند كه خدا ايشان را بي نياز مي كند و وسعت و رزق مي دهد و سپس وعده خود را با جمله «والله واسع عليم» تأكيد مي كند.

در آيه ديگر مي فرمايد: «وانكحوا الايمي منكم و الصالحين من عبادكم و امائكم ان يكونوا فقراء يغنيهم اللّه من فضله و الله واسع عليم. (نور: 32)

در تفسير اين آيه نوشته اند: در اين آيات، به يكي ديگر از مهم ترين راه هاي مبارزه با فحشا كه ازدواجِ ساده و آسان، و بي ريا و بي تكلف است، اشاره شده ... و از آنجا كه يك عذر تقريبا عمومي و بهانه همگاني براي فرار از ازدواج و تشكيل خانواده؛ مسئله فقر و نداشتن امكانات مالي است، قرآن به پاسخ آن مي پردازد و مي فرمايد: از فقر و تنگ دستي آنها نگران نباشيد و در ازدواجشان بكوشيد؛ چرا كه اگر فقير و تنگ دست باشند، خداوند آنان را از فضل خود بي نياز مي سازد. و خداوند بر چنين كاري قادر است، چرا كه واسع و عليم است.

امام صادق عليه السلام مي فرمايد:

من ترك التزويج مخافة الفقر فقد اساء الظن باللّه عزوجلّ يقول: ان يكونوا فقراء يغنيهم الله من فضله.

هر كس از ترس فقر ازدواج را ترك كند، پس به خدا گمان بد برده است؛ چون خداوند مي فرمايد: اگر فقير باشند، خداوند از فضل خويش آنان را بي نياز مي كند.

بركت توكل

يكي از بحث هاي مهم علم اخلاق، توكل و تفويض است. توكل يعني وكيل گرفتن خدا در كارها.

و تفويض؛ يعني واگذار كردن اداره خويش و كار خود به خدا.

توكل و تفويض در همه عرصه هاي زندگي يك مسلمان لازم است و در امر ازدواج نيز باعث مي شود به جاي ترس از آينده مبهم، به محكم ترين پناه و تكيه گاه دل بسپاريم كه «و علي الله فليتوكل المتوكلون؛ بر خدا توكل مي كنند توكل كنندگان.» (ذاريات: 58) و به جاي فكر روزي و غم اقتصادي، به اميد روزي دهنده صاحب قوت متين باشيم. (ابراهيم: 12) و بيش از آنچه به خود و جيب و كيف و دارايي و شغل خويش اعتماد كنيم، بر قدرت لايزال وخزاين بي انتهاي الهي اطمينان كنيم.

بركت ازدواج

امام صادق عليه السلام فرمود: «اكثر الخير في النساء؛ بيشتر خير در زن هاست.» روزي، يكي از آن خيرهاست و فرزند صالح، زندگي طيب و... از ديگر بركات ازدواج است.

پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: «اِتَّخَذوا الاَهْلَ فَاِنَّهُ اَرْزَقُ لَكُم؛ براي خود اهل بگيريد كه اين كار براي شما روزي آورترين اقدام است.» پس به آنان كه در پي پول براي تشكيل زندگي هستند، بايد گفت كه ازدواج كنيد تا رزق و روزي الهي به جانب شما جاري شود؛ زيرا ازدواج خود، بهترين منبع خير و بركت در زندگي است.

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در جاي ديگر مي فرمايند: «تزوجوا النساء فانهن يأتين بالمال؛ با زن ها ازدواج كنيد كه آنها مال آور هستند».

در اين حديث شريف، زن ها و ازدواج با آنان را، راه رسيدن به مال دانسته اند. در حالي كه، جوانان ما دوري از زن و پرهيز از ازدواج را شرط رسيدن به مال مي دانند و تا مرز پيري، از رسيدن به مال و زن هر دو، محروم مي مانند! و اين تاوان بدگماني به خدا و وعده او و ضعف اعتقاد به گفتار بزرگان ديني و عقايد مذهبي است.

در سايه توكل و تفويض و خوش گماني به خداوند، انسان مؤمن به موقع تصميم به ازدواج مي گيرد، از فساد مي رهد و خود را در حصار محكم ازدواج حفظ مي كند و به سازندگي روحي بر اثر ازدواج نايل مي شود. در زمان مناسب تربيت بچه ها را به عهده مي گيرد و با نشاط كافي مشكلات طبيعي ازدواج و تربيت فرزند را حل مي كند و به آثار آن، كه زندگي سالم و فرزند صالح است دست مي يابد.

منشأ اخلاقي سخت گيري ها

دومين مانع ازدواج آسان را شايد بتوان سخت گيري دانست. معمولاً سخت گيري ها بيشتر در موارد مهريه، مسكن، شغل و مدرك صورت مي گيرد.

بيشتر اين سخت گيري ها به دنيازدگي و فراموشي فضل و رحمت خداوند باز مي گردد. اين رويكردِ حرص و طمع، دنيا را محور ارزش ها و مهم ترين راه كاميابي جلوه مي دهد. به همين جهت، انسان در كار ازدواج نيز سعي مي كند با افراد ثروتمند و متمكن وصلت كند.

مهريه و ازدواج

رسول خدا صلي الله عليه و آله درباره كمي مهريه مي فرمايد: «خيرهن اسرهن صداقاً؛ بهترين زنان، آنهايند كه مهريه شان كم باشد.» و مي فرمايد: «خير نساء اقصي اصبحن وجها و اقلّهن قهرا؛ بهترين زنان امت من، زيباروترين و كم مهرترين آنهاست.» نكته جالب اين حديث، در كنار هم بيان كردن اين دو صفت است:

;گفت پيغمبر از سعادت زن ها ;رويِ زيبا و مهر كم باشد
;از ميان زنان امت من ;او سزاوار بر حرم باشد

و باز روايت شده است: «مِن بركة المرأة قلّة مهرها و من شئومها كثرة مهرها؛ از بركت زن، كمي مهر اوست و از شومي و بد شگوني او، زيادي مهريه اوست».

ميزان مهريه در اسلام پانصد درهم تعيين شده است كه در حال حاضر حدود ششصد هزار تومان است. امام جواد عليه السلام دختر خليفه غاصب وقت (مأمون) را با همين مهريه عقد كرد.

هشام بن حكم از امام صادق عليه السلام نقل مي كند كه فرمود:

اذا تزوج المرأة لمالها او جمالها لم يُرزق ذلك، فان تَزَوَّجها لدنيها رَزقه اللّه عزوجل جمالها و مالها.

وقتي مرد زني را براي مال يا زيبايي اش بگيرد، خداوند هم جمال و هم مال زنش را روزي او مي كند.

در اين كلام از سنت هميشه جاري الهي پرده برداشته شده است. اساسا فردي كه داراي صفات فاخر اخلاقي، مثل زهد و قناعت و دنياگريزي پسنديده است، هرگز در امر ازدواج سخت نمي گيرد و براي او زيادي مهريه يا مال يا جهيزيه يا برخورداري از ثروت زياد، محور سنجش و ملاك تشخيص نيست؛ بلكه اخلاق اسلامي ملاك هاي ديگري معرفي كرده است كه سعادت را نيز در سايه آن ملاك تضمين كرده. اگر اخلاق اسلامي بر رفتار جامعه ما سايه افكند، اين سدّ سخت گيري نيز خواهد شكست و ازدواج آسان، صورت خواهد گرفت.

مدرك و شأن اجتماعي

از عوامل ديگر سخت گيري، درخواست مدرك يا شأن و وجاهت بالاي اجتماعي است. عموم افراد به آنهايي بيشتر تمايل نشان مي دهند كه مدرك بالاتر يا جايگاه اجتماعي برتري دارند. در حالي كه، رابطه ميان بزرگي و انسانيت فرد، با مدرك يا شأن اجتماعي او همواره مساوي نيست.

چه بسا افراد تحصيل كرده اي كه جز دنياپرستي و حيله گري، تحصيل نكرده اند و اي بسا افراد تحصيل ناكرده اي كه در سينه آنان گوهرهاي پر ارج انسانيت، مثل درستي، وفاداري، مردانگي، سخاوت، ايثار، محبت، صفا، سادگي، خلوص، درك، معرفت، لياقت، استقامت، اعتماد به نفس و... موج مي زند. آنچه در علم اخلاق مي تواند پايه ارزش ها و سنجش ها قرار گيرد، داشتن چنين صفاتي است، نه داشتن كاغذي به نام مدرك يا ميزي به نام رياست كه با تعويض حكم يا تحول و تغيير قانوني، به سادگي از بين مي روند.

;مُهر لياقت، نه به مدرك بود ;مهر بود آنچه به جان حك بود

آنهايي كه خوش بختي را در پشت مدرك و ميز رياست مي جويند، از ابتدايي ترين معارف ديني و مباني اخلاق اسلامي نيز محروم هستند؛ وگرنه به نور علم مي ديدند كه سعادت و خوش بختي هيچ ارتباطي به ثروت و مدرك ندارد. با اين حال، كسي منكر مدرك و تحصيل نيست؛ چه اگر مدرك با علم و نور و اخلاق اسلامي در فردي يك جا جمع شود، چون او هم داراي ارزش هاي اخلاقي و نيز صاحب ارزش هاي عرفي جامعه است و به سبب همان اخلاق هاي ديني مي تواند مورد تأييد دين قرار گيرد و فرد مناسبي براي انتخاب باشد. از بهترين نمونه و اسوه تاريخي براي ازدواج آسان و ساده مي توان به ازدواج جويبر با زُلفي اشاره كرد. جويبر فردي غريب، سياه، قد كوتاه، فقير و بي مسكن بود و زلفي دختري برخوردار و داراي شأن برتر اجتماعي. ولي به توصيه پيامبر صلي الله عليه و آله زلفي حاضر شد به عقد آن مسلمان درآيد؛ چون در وهله اول، مسلماني، كفو مي آورد و ثانيا مي تواند با اين كار دل پيامبر صلي الله عليه و آله را شاد كند.

جو زدگي و فخر فروشي

پرورش يافتگان دامن اخلاق اسلامي، انسان هايي با وقار، صاحب بصيرت، با ثبات و غير متزلزل در تند بادهاي حوادث هستند.

آنان مرعوب التهابات اجتماعي و جوزدگي و خرافات و گرايش هاي غالب نمي شوند.

در مقابل آنان، افرادي نيز هستند كه تمام حساسيت و بينش و رفتار آنان وابستگي كامل به جو جامعه دارد. اگر در جامعه چيزي مُد شود، حتما بايد آنان نيز به آن دست يابند. اگر چيزي در نزد مردم زيبا و ارزش تلقي گردد، آنها نيز آن را زيبا مي دانند.

در امر ازدواج نيز آثار جوزدگي، بسيار به چشم مي خورد؛ مطالبه مهريه سنگين و برپايي مجالس پرهزينه، ماشين، مسكن خوب، شغل عالي و مدرك و شأن بالا براي فخرفروشي به ديگران، از جمله اين امور است.

در اين ميان استفاده از لباس هاي گوناگون با مدل هاي جديد، رفت و آمدهاي پرهزينه، ميهماني ها و هديه هاي گران بها و تجملاتي، صرفا براي جلب توجه ديگران و براي بستن دهان مردم صورت مي گيرد و در جريان اين مسابقه، هر روز روش ها جديدتر و پيش رفته تر مي شود و هزينه ها بالاتر مي رود. قرآن از اين جلوه هاي زندگي ما با نام «زهرة الحيوة الدنيا؛ يعني درخشش و گيراي زندگي دنيايي» (طه: 131) نام مي برد و اين رفتارها را «تَبَرُّجَ الْجاهِليّة» (احزاب: 33) و فخرفروشي مي داند.

قرآن كريم مي فرمايد: «ان الله لا يحب كل مختال فخور؛ خداوند هيچ حيله گر فخرفروشي را دوست ندارد». (لقمان: 18)

اميرالمؤمنين علي عليه السلام مي فرمايد: «اهلك الناس اثنان، خوف الفقر و طلب الفخر؛ دو چيز مردم را هلاك ساخت: ترس از فقر و طلب فخر».

و باز مي فرمايند: «لا حُمق أعظم من الفخر؛ حماقتي بزرگ تر از فخرفروشي نيست».

پيروي از سنت هاي بدعت آميز

;خلق را تقليدشان بر باد داد ;اي دو صد لعنت بر اين تقليد باد!

برخي سنت ها در جامعه ما رواج دارد كه در دين از آن نكوهش شده است و به دليل هزينه زياد، جوانان را از تصميم به ازدواج باز مي دارد و مراسم ازدواج را با زشت ترين گناهان آلوده مي سازد. رقص، نواختن موسيقي، در برخي موارد مصرف مواد مخدر يا مواد مست كننده، تشريفات و تزيين ماشين عروس و گرداندن او در خيابان ها، برپايي مراسم هاي پرهزينه در تالارهاي تجملاتي، از جمله امور نامناسبي است كه چهره زيباي ازدواج را آلوده ساخته است.

فرد مسلمان در سايه منش اخلاقي، به راحتي از اين سنت هاي غلط و بدعت آميز و نامبارك چشم مي پوشد و در حدود احكام الهي، مراسم هاي شاد را برگزار مي كند.

قرآن در رد منطق افرادي كه از سنت و روش گذشتگان و پدرانشان كوركورانه پيروي مي كنند، مي فرمايد:

قالوا بل نتبع ما الفينا عليه آبائنا أَو لَو كان آبائهم لايعقلون شيئا و لا يهتدون.

بگو اگر چه پدران شما از روي ناداني كارهايي را انجام مي دادند، آيا باز شما از آنها پيروي خواهيد كرد؟

درك صحيح فلسفه ازدواج

يكي از موانع معرفتي ازدواج، نداشتن درك صحيح و كامل از «فلسفه ازدواج» و جايگاه آن در اسلام است.

ازدواج فقط راهي براي ارضاي غريزه جنسي نيست، بلكه نكات بسيار دقيق و ظريفي در آن نهفته است.

قرآن كريم ازدواج را مقدمه رسيدن به سكون، مودت، محبت و آرامش روحي و جسمي دانسته است.

ازدواج باعث مي شود انسان در پرتو تلاش هاي مضاعف و دشواري هاي طبيعي آن، به پرورش و رشد دست يابد.

با ازدواج، انسان به پايداري نسل كمك مي كند و نسل او باقي مي ماند.

در پرتو ازدواج، انسان صاحب فرزند مي شود و با تربيت صحيح آنها، جامعه را بهره مند مي سازد.

انسان با ازدواج، به امر خدا و روش پسنديده پيامبر عمل مي كند كه به آن دستور داده اند:

النكاح سنتي فمن رغب عن سنتي فليس مني.

ازدواج سنت من است و هر آن كس كه از سنت من روي برتابد، از من نيست.

فرد با ازدواج، مسئوليت سرپرستي يك انسان (همسر) را بر عهده مي گيرد و به كمال و اجر آن نايل مي شود.

با ازدواج و تشكيل خانواده، فرد به كانون حمايت نامحدود از همسر، براي همه عمر و در همه مشكلات دست مي يابد.

با ازدواج، انسان به بهترين نعمت الهي و لذت مادي از راه حلال دست مي يابد. امام صادق عليه السلام فرمود: ما تلذذ الناس في الدنيا و الآخرة بلذةٍ اكثر لحم من النساء؛ مردم در دنيا و آخرت از لذتي بالاتر از زنان بهره مند نمي شوند.

حفظ از گناه، مهم ترين حاصل ازدواج است؛ ازاين رو، قرآن زن و مرد را لباس نگه دارنده هم معرفي مي كند:

«هنّ لباس لكم و انتم لباس لَهُنَّ.» (بقره: 187) و حضرت امام موسي بن جعفر عليه السلام مي فرمايد: من يحب ان يلقي الله طاهرا مطهرا فليقه بزوجه؛ هر كه دوست دارد خدا را پاك و پاكيزه ملاقات كند، پس با همراهي همسرش به ملاقات او رود.» يعني ازدواج كند تا پاك بماند و پاك، خدا را ملاقات كند.

حفظ دين از آثار و علت هاي ديگر تشويق به ازدواج است؛ چون هم با افزايش نسل مسلمانان، اساس جامعه اسلامي و دين حفظ مي شود و هم با ازدواج، فرد از خطرهاي تجرد رها مي گردد كه پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: «من تزوج فقد احرز نصف دينه؛ هر كس ازدواج كرد، نصف دين خود را در پناه و حفاظ قرار داد».

اينها گوشه اي از آثار ازدواج است كه در منابع ديني به آنها اشاره شده است و اگر فلسفه ازدواج در باور جواني جايگاه شايسته خود را پيدا كند، قطعا گرايش و رفتار متناسب با اين معرفت نيز از او ظاهر خواهد شد.

اگر در سايه آشنايي با معارف و آراستگي به اخلاق اسلامي و قرآني، موانع ذهني و ترس هاي مبهم از آينده و فقر برطرف شود، ازدواج به آساني صورت خواهد گرفت.

محيط آلوده

محيط آلوده، از عواملي است كه انگيزه ازدواج را از چند جهت كاهش مي دهد. برخي، به دليل آساني ارتباط نامشروع و سختي ازدواج، گزينه اول را انتخاب مي كنند و از ازدواج و تشكيل خانواده سرباز مي زنند.

امام رضا عليه السلام فرموده اند: زنا حرام شده است؛ چون فسادهايي از قبيل قتل، از بين رفتن نسل، ترك تربيت فرزندان، فساد ارث ها و امثال آن، در زنا است.

برخي ديگر نيز به دليل ناامني اجتماع، از ازدواج وحشت پيدا مي كنند؛ چون مي ترسند نتوانند فرد پاك و شايسته اي براي خويش انتخاب كنند.

افرادي كه روابط نامشروع را پيش از ازدواج تجربه كنند، ناخواسته به دام سوءظن و بدگماني مي افتند و اين بدگماني مشكلات جدي براي ازدواج او ـ از ابتدا تا انتها ـ پيش خواهد آورد.

دسته ها :
چهارشنبه هفدهم 7 1392 11:19 بعد از ظهر
X