تعریف
دحوالارض، مطابق با بیست و پنجم ماه ذوالقعده، روزی است که خداوند با نظر به کره زمین، به جهان خاکی حیات بخشید. از این روز، بخش هایی از کره زمین ـ کهسراسر از آب بود ـ شروع به خشک شدن نمود تا کم کم به شکل ربع مسکون امروزین درآید. مطابق روایات، اولین نقطه ای که از زیر آب سر برآورد مکان کعبه شریف و بیت ا... الحرام بود. به نظر برخی از مفسران، آیه 30 سوره نازعات (والارض بعد ذلک دحاها) به همین واقعه اشاره دارد.  در متون و روایات دینی، ‌برای این روز و شب پیش از آن آثار و برکاتی ذکر شده است.
معنای لغوی
درمجمع البحرین آمده است که: قوله تعالى: وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها [79/ 30] أی بسطها، من" دحوت الشی‏ء دحوا" بسطته. و درحدیث است " یوم دحو الأرض"أی بسطها من تحت الکعبة، و هو الیوم الخامس و العشرون من ذی القعدة. وفیه:" خرج علینا أبو الحسن یعنی الرضا (علیه السّلام) بمرو فی یوم خمسة و عشرین من ذی القعدة، فقال: صوموا، فإنی أصبحت صائما، قلنا: جعلنا الله فداکأی یوم هو؟ قال: یوم نشرت فیه الرحمة و دحیت فیه الأرض" « التهذیب ج 1 ص 306»قال بعض شراح الحدیث: فیه إشکال، و هو أن المراد من الیوم دوران الشمس فی فلکها دورة واحدة، و قد دلت الآیات على أن خلق السماوات و الأرض و ما بینهما فی ستة أیام، فکیف تتحقق الأشهر فی تلک المدة؟ ثم قال: و أجیب بأن فی بعض الآیات دلالة على أن الدحو متأخر.(مجمع البحرین، ج‏1، ص: 135)«دحوالارض» به معنى گستردن زمین است. دَحو از جهت لغوى به معنى گستردن است و بعضى آن را به معنى پرتاب کردن و تکان دادن چیزى را از محل اصلیش نیزمعنا کرده‏اند و چون این دو معنا لازم و ملزوم یکدیگرند به یک مطلب برمى‏گردد، بنابراین مراد از دحوالارض این است که در آغاز تمام سطح زمین راآب‏هاى حاصل از باران‏هاى سیلابى نخستین فرا گرفته بود. این آبها تدریجاً در گودال‏هاى زمین جاى گرفتند و خشکى‏ها از زیر آب سربرآوردند و روز به روزگسترده‏تر شدند تا به وضع فعلى درآمد، (تفسیر نمونه، ج 26، ص 100) که به نظر برخى از مفسرین آیه 30 سوره نازعات وَ اَلْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها زمین را بعد از آن گسترش داد اشاره‏اى به همین گسترده شدن زمین دارد. به هرحال تعیین یک روز خاص مى‏تواند به عنوان زاد روز یا آغاز دوره‏اى باشد که زمین از وضع پیشین خود متحول گشته (پس از گذشت دوران‏هایى که مى‏گویند زمینکره مشتعلى بوده، رفته رفته سرد شده و بین از یکسرى تغییرات) سطح آن را مواد خاکى و عناصر اولیه پوشانده و آماده براى ظهور گیاهان و حیوانات گشته است. در برخى از احادیث نیز آمده است که زمین در آغاز از زیر کعبه فعلى گسترش یافته است. در کتاب سعد النفوس للنفوس المنضود ص28 در ذیل « هو الذی مد الارض و جعل فیها رواسی و.....» آورده است که مدّ بمعنای همان دحوالارض می باشد که خداوند زمین را چون فرشی مبسوط کرد برای بندگان....در الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج‏30، ص: 90 روایتی از امام علی علیه السلام آمدهاست، عن إمام المتقین علی علیه السّلام: «إن شامیا سأله عن مکة المکرمة لمسمیت مکة؟ قال: لأن الله مک الأرض من تحتها، أی دحاها». و المک هو الدحرجةکما فی القاموس. فرد شامی از امام سوال نمود، چرا مکه را مکه نامیدند امامعلیه السلام فرمود به این دلیل که زمین از زیر حرکت پیدا کرده است و مکّ به معنای حرکت منظم و اظطراب است و آنچه که در تفاسیر از دحوالارض به بسط وگسترش یاد میکنند منافی این معنا نیست، چرا که هر بسط و انبساطی ملزم به حرکت و اظطراب است. و عنه علیه السّلام أیضا: «فلما خلق الله الأرض دحاها من تحت الکعبة ثم بسطها على الماء». در کتب ادعیه و آداب و سنن شب و روزى به عنوان «دحوالارض» ضبط شده است که همان شب و روز بیست و پنجم ماه ذیقعده است و براى عبادت در این روز و روزه روز آن ثواب فراوانى نقل کرده‏اند و همچنین براى این روز نماز و دعاى مخصوصى نیز وارد شده است که دعاى این روز مشتمل بر مضامین عالى اخلاقى و اجتماعى و طلب رحمت و توفیق توبه و پیروزى اهل حق است، (تفسیر پرتوى از قرآن، تفسیر جزء سى‏ام، سوره نازعات، ذیل آیه 30).
در مفاتیح‏الجنان در باب اعمال ماه ذیقعده روایتى نقل شده است که چنین است: از حسن بن على وشّار روایت است که گفت من کودک بودم که با پدرم در خدمت امام رضا(علیه السلام) شام خوردیم در شب بیست و پنجم ماه ذیقعده پسفرمودند که امشب حضرت ابراهیم(علیه السلام) و حضرت عیسى(علیه السلام) متولد شده‏اند و زمین از زیر کعبه پهن شده است پس هر که روزش را روزه بداردچنان است که شصت ماه را روزه داشته است و در روایت دیگرى آمده است که در این مثل چنین روزى حضرت قائم(علیه السلام) قیام خواهند نمود. آنچه در مجموعاستفاده مى‏شود این است که: این روز مبارکى است که رحمت الهى براى بندگان گسترش یافته، گسترش زمین در چنین روزى سمبل و نمادى از گسترش رحمت و فیض الهى براى بندگان اوست.
وقایع روز دحوالارض
بدانکه در بیست و پنجم ذى القعده، آدم صفى علیه السلام بدستیارى جبرئیل، خانه کعبهرا برآورد و حجرالاسود را نصب کرد و این خانه، محل اسعاف مطالب و مطاف قادم و ذاهب بود تا دو هزار و دویست و چهل و دو سال از هبوط گذشته که طوفاننوح، واقع شد و آب تمام عالم را فرو گرفت و اگر چه "بیت العتیق" از آسیب غرق، محفوظ ماند، اما چنانچه در تاریخ است بیشتر حائط آن بنا، عرصه هدم و محو گشت و بعد از طوفان آن موضع چون تل سرخى مینمود و مردم از آن تل سرخ، حوائج خود مى خواستند و قربانى مینمودند و این بود تا سه هزار و چهارصد و بیست و نه سال بعد از هبوط که حضرت ابراهیم مأمور به تجدید عمارت خانه مکه شد. بس بمدد اسماعیل و ارشاد جبرئیل بساختن خانه پرداخت. پسر سنگ آوردى و پدر بر روى هم نهادى و چون بمقام حجرالاسود رسید، اسماعیل در پى سنگ نیکوئىبود که در خور آن موضع باشد که صدائى از کوه ابوقبیس بر آمد که اى ابراهیم! ترا نزد من ودیعتى است و حجرالاسود را که جبرئیل هنگام طوفان در آن کوه پنهان کرده بود، تسلیم ابراهیم کرد و آنحضرت بجاى خودش ‍ استوار فرمود. و تولیت آن بقعه شریفه را به اسماعیل تفویض نمود.و در این روز، سنه 664، وفاتیافت سید اجل عالی مقام "طاوس آل طاوس رضى الدین على بن موسى بن جعفر" مشهور به "سید ابن طاوس". نسب شریفش منتهى مى شود به "داود بن حسن بن حسن مجتبى" علیه السلام. والده ماجده اش دختر "شیخ مسعود ورام بن ابى فراس" و برادرش سید اجل "احمد بن موسى" صاحب بشرى و ملاذ است و پسر برادرش "سید عبدالکریم بن احمد" صاحب فرحة الغرى است و فضائل سید در زهد و عبادت و تقوىو جلالت قدر و معرفت او بعظمت خدا و ائمه علیهم السلام، زیاده از آنستکه ذکر شود، هر که طالب باشد رجوع به کتب آنجناب نماید خصوص به کتاب "کشف المهجة"." و کان رحمه الله مستجاب الدعوه و صاحب الکرامات الباهرة و کان فصیحا بلیغا دعاءا و بالجمله اطاله الکلام فى حقه اذراء لشانه."او نمی ماندبما گرچه ز ما است ما همه مسیم و احمد کیمیا است و در این روز، سنه 760، وفات یافت "عبدالله بن یوسف حنبلى" معروف به "ابن هشام" صاحب کتاب "مغنى اللبیب" و او غیر از "ابن هشام" صاحب "سیره نبویه" است. (کتاب وقایع الایامحاج شیخ عباس قمی)در مناظره‌ معروفی‌ که‌ بین‌ امام‌ صادق‌(علیه السلام) وابن‌ ابی‌ العوجاء اتفاق‌ افتاد ـ طبق‌ نقل‌ مرحوم‌ صاحب‌ حدائق‌ در ج‌17 ص‌390 کتاب‌ حدائق‌ الناضرة‌ ـ حضرت‌ چنین‌ فرمود: خداوند کعبه‌ را دوهزار سال‌ قبل‌ از دحوالارض‌ خلق‌ کرد.
دحوالارض در متون تفسیری
إِنَّأَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدىً لِلْعالَمِینَ (آل عمران / 96)محقق است که اول خانه که براى افراد انسان قرار گرفت هر آینه خانه‏اى است که در مکه در حالى که با برکت است و وسیله هدایت اهل عالم است.آنچه مستفاد از اخبار بسیاریست که در کافى و غیره نقل شده و میتوان منطبق بر قواعد هیئت نمود اینست که کره زمین در جوف دریا بود وآب احاطه بجمیع اطراف زمین داشت و بتوسط باد امواج دریا بسیار شد و در اثرآن یک قسمت از زمین از آب خارج شد که فعلا یک ربع از کره زمین از آب خارج است و اول قطعه که از آب خارج شده مسجد الحرام بود که کعبه در آن واقع و سپس بتدریج خارج شد تا کنون که یک ربع کره خارج شده، و ممکن است معناى دحو الارض که در اخبار دارد روز 25 ذى القعده بوده که اول مکه بود و سپس سایر بقاع همین معنى باشد و ممکن است که مکه را امّ القرى گفتند بهمین مناسبت باشد و این معنى مثبتست بر اینکه معناى. للناس جهت استفاده زندگى باشد. و اما اگر مراد جعل بر عبادت باشد چنانچه از پاره اخبار استفاده میشود مراد از بیت کعبه معظمه است و دلیل بر این میشود که اول ساختمانى که روى زمین بنا شد کعبه بوده که حضرت آدم على نبیّنا و آله و علیه السّلام قواعد آن رابنا کرد و طواف حول کعبه نمود و سپس انبیاء بعد از او تا زمان ابراهیم علیه السّلام که مأمور شد با اسمعیل بر آن قواعد جدران کعبه را بنا کند (أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج‏3، ص: 288)(و الارض بعد ذلک دحاها).منظور از «دحو الارض» این است که در آغاز تمام سطح زمین را آبهاى حاصل از بارانهاى سیلابى نخستین فرا گرفته بود این آبها تدریجا در گودالهاى زمین جاى گرفتند و خشکیها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گسترده‏تر شدند تابه وضع فعلى درآمد- و این مسأله بعد از آفرینش زمین و آسمان روى داد. (آیه31)- بعد از گسترش زمین و آماده شدن براى زندگى و حیات سخن از آب و گیاه به میان آورده، مى‏فرماید: «و از آن، آب و چراگاهش را بیرون آورد» (اخرج منها ماءها و مرعاها).این تعبیر نشان مى‏دهد که آب در لابلاى قشر نفوذ پذیرزمین پنهان بود، سپس به صورت چشمه‏ها و نهرها جارى شد و حتى دریا و دریاچه‏ها را تشکیل داد. ولى از آنجا که عوامل مختلفى مى‏توانست آرامش زمینرا بر هم زند- از جمله طوفانهاى عظیم و دائمى و دیگر جزر و مدهائى که در پوسته زمین بر اثر جاذبه ماه و خورشید و همچنین لرزه‏هایى که بر اثر فشار مواد مذاب درونى رخ مى‏دهد- آن را به وسیله شبکه نیرومندى از کوهها که سرتاسر روى زمین را فرا گرفته آرام کرد.و لذا مى‏فرماید: «و کوه ها را ثابتو محکم نمود» (و الجبال ارساها).و در پایان مى‏فرماید: «همه اینها براى بهره‏گیرى شما و چهارپایانتان است»! (متاعا لکم و لانعامکم). تا از مواهب حیات بهره گیرید و به غفلت نخورید. (برگزیده تفسیر نمونه ج 5 ص 401).  
دعای‌ روز دحوالارض
ترجمه‌فرازهایی‌ از دعای‌ این‌ روز:خدایا! زمین‌ را گستراندی‌، دانه‌ را در لایه‌های‌ تاریک‌ زمین‌ شکافتی‌، مرارت‌ را از دوش‌ بندگان‌ برگرفتی‌، غم‌ واندوه‌ را از دلها زدودی‌. عزیزا! در این‌ روز بزرگ‌ و پرفضیلت‌ که‌ نزد مؤمنان‌ به‌ امانتش‌ نهادی‌، تو را به‌ رحمت‌ بی‌انتهایت‌ سوگند می‌دهم‌ که‌ بر بنده‌ صالحت‌ محمد مصطفی‌ و بر خاندانش‌ پاکش‌ درود بفرست‌ واز گنجینه‌ الطافت‌ بارانی‌ پایان‌ نیافتنی‌ برما بباران‌! و بر توبه‌ای‌ خالص‌ و بازگشتی‌ نیکو به‌ سوی‌ خودت‌ یاری‌مان‌ کن‌.
ذوالقعده؛ ماه حرام
ماهذوالقعده (یا همان ذیقعده در تلفظ فارسی) اولین ماه از ماه‌های حرام است. ماه‌های حرام زمان‌هایی هستند که جنگ در آنها ممنوع بوده و احکام ویژه‌ای نیز از جهت شرعی و فقهی دارند.اما استفاده اخلاقی و تربیتی که از این حکم می توان کرد این است که: «اگر جنگ و نزاع میان مردمان در این ماه حرام شده است» حتما منازعه و محاربه با خداوند باید بیشتر مورد نفرت قرار گیرد. لذا شایسته است انسان مومن در این ماه ها بیشتر به فکر باشد تا اندیشه و اعضای او با گناه و معصیت، به مخالفت با خداوند برنخیزد.
مناسبت های دیگر این روز
گذشته از واقعه دحوالارض، رویدادهای دیگری نیز در این روز رخ داده اند که اهمیت آن را دوچندان نموده اند؛ از جمله:
- قیام قائم (عج).
- میلاد حضرت عیسی مسیح علیه السلام.
- میلاد ابوالانبیاء حضرت ابراهیم علی نبینا و آله و علیه السلام.
-خروج رسول اکرم صلی الله علیه و آله از مدینه به همراه هزاران حاجی به سویمکه، به قصد حجة الوداع. در این سفر وجود مقدس امیرالمؤمنین و حضرت زهرا سلام الله علیهما و نیز تمامی همسران و بسیاری از اصحاب پیامبر (ص) نیز ایشان را همراهی می‌کردند.
اعمال شب و روز دحو الارض
روزه
روزدحوالارض از چهار روزی است که در تمام سال به فضیلت روزه گرفتن، ممتاز استو در روایتى آمده است که روزه‏اش مثل روزه هفتاد سال است ؛ و در روایت دیگر کفاره هفتاد سال است و هر که این روز را روزه بدارد و شبش را به عبادتبسر آورد از براى او عبادت صد سال نوشته شود ؛ و هر چه در میان آسمان و زمین وجود دارد براى کسی که در این روز روزه‏دار باشد استغفار می‌کنند. و این روزى است که رحمت خدا در آن منتشر گردیده و از براى عبادت و اجتماع به ذکر خدا در این روز اجر بسیارى است و از براى این روز به غیر از روزه و عبادت و ذکر خدا و غسل دو عمل وارد است.
نماز
دورکعت است در وقت چاشت در هر رکعت بعد از حمد پنج مرتبه سوره و الشمس بخواند و بعد از سلام نماز بخواند لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ پس دعا کند و بخواند یا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِی عَثْرَتِی یا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِی یا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِی وَ ارْحَمْنِی وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیئَاتِی وَ مَا عِنْدِی یا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ.
دعا
خواندناین دعا است که شیخ در مصباح فرموده مستحب است خواندن آن: اللَّهُمَّ دَاحِی الْکَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ وَ صَارِفَ اللَّزْبَةِ وَ کَاشِفَ کُلِّ کُرْبَةٍ أَسْأَلُکَ فِی هَذَا الْیوْمِ مِنْ أَیامِکَ الَّتِی أَعْظَمْتَ حَقَّهَا وَ أَقْدَمْتَ سَبْقَهَا وَ جَعَلْتَهَا عِنْدَ الْمُؤْمِنِینَ وَدِیعَةً وَ إِلَیکَ ذَرِیعَةً وَ بِرَحْمَتِکَ الْوَسِیعَةِ أَنْ تُصَلِّی عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ الْمُنْتَجَبِ فِی الْمِیثَاقِ الْقَرِیبِ یوْمَ التَّلاقِ فَاتِقِ کُلِّ رَتْقٍ وَ دَاعٍ إِلَى کُلِّ حَقٍّ وَ عَلَى أَهْلِ بَیتِهِ الْأَطْهَارِ الْهُدَاةِ الْمَنَارِ دَعَائِمِ الْجَبَّارِ وَ وُلاةِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ أَعْطِنَا فِی یوْمِنَا هَذَا مِنْ عَطَائِکَ الْمَخْزُونِ غَیرَ مَقْطُوعٍوَ لا مَمْنُوعٍ [مَمْنُونٍ‏] تَجْمَعُ لَنَا بِهِ التَّوْبَةَ وَ حُسْنَ الْأَوْبَةِ یا خَیرَ مَدْعُوٍّ وَ أَکْرَمَ مَرْجُوٍّ یا کَفِی یا وَفِی یا مَنْ لُطْفُهُ خَفِی الْطُفْ لِی بِلُطْفِکَ وَ أَسْعِدْنِی بِعَفْوِکَ وَ أَیدْنِی بِنَصْرِکَ وَ لا تُنْسِنِی کَرِیمَ ذِکْرِکَ بِوُلاةِ أَمْرِکَ وَ حَفَظَةِ سِرِّکَ وَ احْفَظْنِی مِنْ شَوَائِبِ الدَّهْرِ إِلَى یوْمِ الْحَشْرِ وَ النَّشْرِ وَ أَشْهِدْنِی أَوْلِیاءَکَ عِنْدَ خُرُوجِ نَفْسِی وَ حُلُولِ رَمْسِی وَ انْقِطَاعِ عَمَلِی وَ انْقِضَاءِ أَجَلِی اللَّهُمَّ وَ اذْکُرْنِی عَلَى طُولِ الْبِلَى إِذَا حَلَلْتُ بَینَ أَطْبَاقِ الثَّرَى وَ نَسِینِی النَّاسُونَ مِنَ الْوَرَى وَ أَحْلِلْنِی دَارَ الْمُقَامَةِ وَ بَوِّئْنِی مَنْزِلَ الْکَرَامَةِ وَ اجْعَلْنِی مِنْ مُرَافِقِی أَوْلِیائِکَ وَ أَهْلِ اجْتِبَائِکَ وَ اصْطِفَائِکَ وَ بَارِکْ لِی فِی لِقَائِکَ وَ ارْزُقْنِی حُسْنَ الْعَمَلِقَبْلَ حُلُولِ الْأَجَلِ بَرِیئا مِنَ الزَّلَلِ وَ سُوءِ الْخَطَلِ اللَّهُمَّ وَ أَوْرِدْنِی حَوْضَ نَبِیکَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ اسْقِنِی مِنْهُ مَشْرَبا رَوِیا سَائِغا هَنِیئا لا أَظْمَأُ بَعْدَهُ وَ لا أُحَلَّأُ وِرْدَهُ وَ لا عَنْهُ أُذَادُ وَ اجْعَلْهُ لِی خَیرَ زَادٍ وَ أَوْفَى مِیعَادٍ یوْمَ یقُومُ الْأَشْهَادُ اللَّهُمَّ وَ الْعَنْ جَبَابِرَةَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ بِحُقُوقِ [لِحُقُوقِ‏] أَوْلِیائِکَ الْمُسْتَأْثِرِینَ اللَّهُمَّ وَ اقْصِمْ دَعَائِمَهُمْ وَ أَهْلِکْ أَشْیاعَهُمْ وَ عَامِلَهُمْ وَ عَجِّلْمَهَالِکَهُمْ وَ اسْلُبْهُمْ مَمَالِکَهُمْ وَ ضَیقْ عَلَیهِمْ مَسَالِکَهُمْ وَ الْعَنْ مُسَاهِمَهُمْ وَ مُشَارِکَهُمْ اللَّهُمَّ وَ عَجِّلْ فَرَجَ أَوْلِیائِکَ وَ ارْدُدْ عَلَیهِمْ مَظَالِمَهُمْ وَ أَظْهِرْ بِالْحَقِّ قَائِمَهُمْ وَ اجْعَلْهُ لِدِینِکَ مُنْتَصِرا وَ بِأَمْرِکَ فِی أَعْدَائِکَ مُؤْتَمِرا اللَّهُمَّ احْفُفْهُ بِمَلائِکَةِ النَّصْرِ وَ بِمَا أَلْقَیتَ إِلَیهِ مِنَ الْأَمْرِ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ مُنْتَقِما لَکَ حَتَّى تَرْضَى وَ یعُودَ دِینُکَ بِهِ وَ عَلَىیدَیهِ جَدِیدا غَضّا وَ یمْحَضَ الْحَقَّ مَحْضا وَ یرْفِضَ الْبَاطِلَ رَفْضا اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیهِ وَ عَلَى جَمِیعِ آبَائِهِ وَ اجْعَلْنَا مِنْ صَحْبِهِ وَ أُسْرَتِهِ وَ ابْعَثْنَا فِی کَرَّتِهِ حَتَّى نَکُونَ فِی زَمَانِهِ مِنْ أَعْوَانِهِ اللَّهُمَّ أَدْرِکْ بِنَا قِیامَهُ وَ أَشْهِدْنَا أَیامَهُ وَ صَلِّ عَلَیهِ [عَلَى مُحَمَّدٍ] وَ ارْدُدْ إِلَینَا سَلامَهُ وَ السَّلامُ عَلَیهِ [عَلَیهِمْ‏] وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ
زیارت حضرت امام رضا علیه السلام
که بهترین و بافضیلت‌ترین عمل مستحبی این روز است.
غسل
ذکر خداوند
معنایذکر، فقط گفتن الفاظ و اوراد و نام‌های خداوند نیست. بهترین نوع ذکر خدا، به یاد خدا بودن و او را بر اعمال و گفتار و کردار خویش ناظردانستن است.
حسن نجفی
منابع:
برگزیده تفسیر نمونه ج 5
مجمع البحرین ریشه دحو
وقایع الایام شیخ عباس قمی
الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن ج3
اطیب البیان فی تفسیر القرآن ج3 ص288


تاریخ انتشار : 1394/06/15

دسته ها :
پنج شنبه نوزدهم 6 1394 9:50 بعد از ظهر
X